کتاب «دختری که رهایش کردی» نوشته‌ی «جوجو مویز»، ترجمه‌ی «کتایون اسماعیلی» و نامزد بهترین رمان سال است. این کتاب یکی از کتاب‌های محبوب جوجو مویز بوده که به اعتقاد برخی منتقدان، از سایر کتاب‌های او زیباتر و غنی‌تر است. مویز در این رمان با بهره‌گیری از خاطرات و حوادث دوران جنگ جهانی ‌دوم، حال‌وهوای خاصی به خواننده داده و فضاسازی بسیار زیبایی را صورت می‌دهد؛ همچنین به‌گونه‌ای زیبا و نوآورانه، داستان خود را به صورت موازی در دو زمان متفاوت با بازه‌ی زمانی صدساله روایت می‌کند. داستان درباره‌ی دو زن با برخی ویژگی‌های مشابه است که یکی از آن‌ها به نام سوفی در زمان اشغال فرانسه مجبور است از خانواده‌اش در نبود شوهر در مقابل نازی‌ها محافظت کند و دیگری لیو نام دارد که در لندن زندگی می‌کند. شوهر لیو قبل از فوت به وی یک تابلوی نقاشی هدیه می‌دهد که نمایی از یک زن و مربوط به یک قرن قبل بوده که در جریان جنگ از فرانسه به انگلستان منتقل شده است. در قسمتی از کتاب می‌خوانیم: «بهم نگاه کرد و متوجه شد که لپام گل انداخته. کمی مردد بود ولی بالاخره دستش رو گذاشت روی دستم، حس کردم حالت عذرخواهی داره. باعث شد بیشتر گر بگیرم. "مادمازل" به‌آرومی حرف می‌زد. "اون نقاشیا اشتباه من بود، نه تو." تغییر لحن داد. "تو صفات دیگه‌ای داری. تو منو تحت‌تاثیر قرار دادی. تو با چیزی تهدید و مقایسه نمی‌شی.» گفتم: "نه فکر نمی‌کنم این‌طور باشم"». این کتاب را نشر «میلکان» منتشر کرده است.


baghebook تو ,کتاب ,یک ,داستان ,» ,زمان ,این کتاب ,یکی از ,که رهایش ,که در ,نگاه کردمنبع

خداحافظ گاری کوپر

عقاید یک دلقک

ملت عشق

جز از کل

ناطور دشت

دختری که رهایش کردی

بیشعوری

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

عشقه ماه و ستاره درمانک | Darmanak drahmad عکسینا | بزرگترین سایت عکس ایران | AxInA.ir روان شناس حرفه ای تی تی کلیپ بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد قشم فروشگاه آنلاین طراحی سایت و سئو سایت ravanshenasi